با ما بیست فکر کنید...

صفحات رسمی ما در مجازی کمکی برای موفقیت شما

با ما بیست فکر کنید...

صفحات رسمی ما در مجازی کمکی برای موفقیت شما


📰 درهمه ی مقطع ها
📚📙 #انواع_سوالات
📚📙 #انواع_کتاب_های_کار_و_گاج_و_کلاغ_سفید_و...
📚📙 #برای_همه_رشته_ها ◀◀◀ #کاردانش_و_فنی_نظری+
📚📙 #انشا،تحقیق،پاورپوینت،ماجراهای من و درسام همه ی رشته ها و...❤❤
برای درخواست کتاب و... به ایدی مراجعه کنید @Pishi6sm
کانال ما در تلگرام: @GamBeGam_96_97

بایگانی

آخرین روز های پاییز

پنجشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۵۶ ب.ظ

آخرین روز پاییز است،روز وداع آخرین برگ های مانده بردرخت ها...

قارقار و عزاداری کلاغ های سیاه پوش برای برگ هایی که زیر پای عابران خوردمی شوند،برای پاییز بی رحمی که دیگرحتی یک برگ روی درخت ها نگذاشته است ،پاییزی که همه ی گل های زیبا را از دل باغ های باطراوت چیده است...

شاید پاییز نمی داند چه کرده است با آنها!

گل ها و درخت هایی که از شوق بهار روز به روز سبزتر و زیباتر می شوند،شکوفه هایی که با دیدن بهار هر روز خندان تر از روز قبل می شوند...

شاید پاییز نمی دانست با آمدنش چه می کند با لبخند 

گل ها...

شاید اگر پاییز می دانست بعد از او فصلی جز زمستان 

سرد و بی روح به دنیای گلها پا نمیگذارد هیچوقت نمی آمد!

امروز آخرین روز پاییز است؛ امروز هیچ پرنده ای آواز نمی خواند... وچه قدر غمگین است دیدن این لحظه... روزی که سرما به رگ و ریشه ی درختان نفوذ میکند و تمام وجود آنها پر میشود از کینه و فراموش میکنند خاطراتشان را با گل و برگ های بهاری... و چه غمناک آغاز میشود فصل سردی و بی وفایی!

حالا میدانم چرا طولانی ترین شب سال امشب است... شبی که برای باغ های خشک و گیاهان مرده و دل های سیاه و تاریک گلها هرگز سحر نخواهد شد...

  • علیرضا غلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی